دانلود رمان روزهای خاکستری از هانیه حدادی اصل 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان روزهای خاکستری pdf از هانیه حدادی اصل با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان هانیه حدادی اصل مـیباشـد

موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان روزهای خاکستری

داستان درباره ی دختر و پسری به اسم سها و سیاوشـه که از بچگی به اسم هم بودند و

قرار بوده که باهم ازدواج کنند.در عین حال که اطرافیان اصرار داشتن که این دو تا با هم ازدواج کنند .

این اصرار باعث مـیشـد که تنفر این دو نفر از هم بیشتر بشـه.

تا اینکه سها عاشق پسری به اسم کـامـیاب مـیشـه و..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان تقاص اشکـامو پس مـیـدی

قسمت اول رمان روزهای خاکستری

خانه پر از هياهو بود . دود اسپند همه جا را پر كرده بود

در حدي كه چشم چشم را نميديد . همه

فاميل جمع بودند . همه شاد بودند و مي خنديدند

حيات اب و جارو شـده و بوي محبوب شب همه جا

پيچيده شـده بود ريسه چراغ هاي رنگي باغ را

زيبا تر ساختـه بود . گوشـه اي از باغ ديگ هاي

بزرگي روي هيزم گذاشتـه بودند و اشپز هاي زيادي

مشغول تـهيه و تدارك شام بودندبچه ها گوشـه

ديگر جنب و جوش شيريني داشتند و بزرگترها هر

كدام به كاري رسيدگي ميكردند . تمام اتاق ها

پر از ممهمان بود خانم ها در طبقه پايين و اقايان در

طبقه باال بودند . همه خدا را شكر ميكردند و به

سودابه تبريك ميگفتند كه اين بار نوزاد سالمي

به دنيا اوردهاو كه بعد از ازدواجش چهار بچه مرده

به دنيا اورده بود باالخره صاحب دختر سالمي شـده بود

سودابه عزيز دردانه و اخرين فرزند خان بابا

يكي از مالكان بزرگ محالت شميران بود و همه خان

بابا را بزرگ خـود مي دانستندو او را به طور

خاصي دوست ميداشتند و احترام خاصي برايش قائل

ميشـدند هيچ كس به خـود اجازه نميداد چه در

حضور خان بابا و…

 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان