دانلود رمان کرشمه جلد سوم از کمال فرزادپور 

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان کرشمه جلد سوم pdf از کمال فرزادپور با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان کمال فرزادپور مـیباشـد

موضوع رمان : عاشقانه

خلاصه رمان کرشمه جلد سوم

قرار شـد قربان و کرشمه از راه مرز ایران

و افغانستان برن و امـیر حسین بره

دنبال کـارای پاسپورتـو چند روز دیگـه با

هواپیما بره(کـابل) بعد قربان بیاد

دنبالش!

بدون اینکه به کسی چیزی بگـه رفتـو

پاسپورتشو گرفت البتـه چند روزی طول

کشیـد..اما بلاخره آماده بود که بره…

بلیطشم گرفتـو رفت موبایل فروشی..

کمـیل تنها تـو مغازه بود طبق معمول با

مشتریا سروکله مـیزد..

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان تراژدی مجازی

قسمت اول رمان کرشمه جلد سوم

امـیر یه مقداز لوازمـی که ممکن اونجا به

درد بخـوره برداشت و گذاشت تـو کوله

پشتی..

کمـیل تعجب کردو گفت..داری چیکـار

مـیکنی امـیر..چرا وسایلتـو جمع

مـیکنی..جایی مـیخـوای بری!!؟

_آره دیگـه دارم مـیرم..

+کجا به سلامتی!!؟

_اممم افغانستان!!دنبال کرشمه!!

کمـیل تا اینو شنیـد جا خـوردو گفت..جون

کمـیل داری جدی مـیگی!؟؟واقعا داری

مـیری!؟

امـیر گفت آره داسه ساعت دو بلیط

دارم!!

کمـیل گفت..نکن خر نشو امـیر مـیفهمـی

داری چیکـار مـیکنی!!؟بابا یه جوری مـیگی

دارم مـیرم که انگـار داری مـیری چهارتا

کوچه اونطرف تر نون بگیری!!به پدر و

مادرت رحم نمـیکنی به جوونی خـودت

رحم کن امـیر..مـیـدونی اگـه گیر طالبان

بیفتی چیکـارت مـیکنن!

نکن بابا این همه دختر تـو این شـهر

هست..

اما فقط بغلش کردو گفت..همه اینایی رو

که مـیگیو مـیـدونم سعی نکن رایمو بزنی

که نمـیشـه کمـیل..تـوروخدا درکم کنین..من

واقعا کرشمه رو دوستدارم..من بهش

قول دادمو تا آخرش مـیرم!

بعدم از کمـیل جدا شـد وگفت..پدرومادرم

خبر ندارن..خـودم پای پرواز بهشون خبر

مـیـدم!!فقط یه لطفی کن اگـه دیگـه

برنگشتم خـودت بشین با بابام حساب و

کتاب کن..هرچی طلب داری بردار هرچی

سهم من شـد مال خـودت..فقط پول

بابامو بهش بده!!کمـیل گفت…چی بگم داداش من که

هرچی مـیگم بی فایـده اس..امـیـدوارم

بری و….

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان